معنی باشگاه و گردهمایی

حل جدول

باشگاه و گردهمایی

انجمن


گردهمایی

جلسه،اجلاس،همایش

سمینار

نشست


گردهمایی علمی

سمینار، همایش


گردهمایی سیاسی

میتینگ

مترادف و متضاد زبان فارسی

گردهمایی

اجلاس، جلسه، میتینگ، نشست، همایش

فارسی به عربی

گردهمایی

اِجْتِماعُ


گردهمایی توجیهی

اِجْتِماعٌ تَوْجیهی


گردهمایی رسمی

اِجْتِماعٌ رَسْمی


گردهمایی عمومی

اِجْتِماعٌ عامٌّ


گردهمایی عادی

اِجْتِماعٌ نِظَامی (مُنَظَّمٌ)

واژه پیشنهادی

لغت نامه دهخدا

باشگاه

باشگاه. (اِ مرکب) کلوب. کانون. (لغات مصوبه ٔ فرهنگستان ایران). محلی خاص اجتماع گروهی از مردم با منظور معین. محل گرد آمدن پیوسته یا متناوب گروهی بر طبق آیین نامه ٔ خاص.

فرهنگ معین

باشگاه

(اِمر.) کلوپ، جایی برای ورزش و تفریح.

معادل ابجد

باشگاه و گردهمایی

625

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری